آوندا نیوز/ وزیر جهاد کشاورزی در مراسم آغاز سال زراعی جدید در سالن اجلاس سران، در حالی به نحو بی سابقه ای دستاوردهای بخش کشاورزی را برجسته نمود و به حضار ارائه کرد که آنچه را که قفسه های فروشگاهها به سفره ملت مخابره می کنند، گرانی و افزایش بی سابقه ارزاق حتی در سبد کالاهای اساسی است.

مهدی ناظری
کارشناس رسانه در بخش کشاورزی
غلامرضا نوری قزلجه به عنوان وزیری که از خانه ملت سربرآورده است باید بداند که راس انتهایی این زنجیره که در غیاب تشکیلات وزارت بازرگانی، او عهده دار ساماندهی اوضاعش است، مصرف کننده می باشد و هر گونه اظهار نظر و ارائه آماری بدون ذکر شرایط آن، ابتر و یکطرفانه است.
دکتر نوری از کاهش قابل توجه ارز ترجیحی برای تأمین کالاهای اساسی از حدود ۲۰! میلیارد دلار به ۱۱.۵ میلیارد دلار در سال گذشته و ۸ میلیارد دلار در حال مدیریت شدن خبر می دهد اما از تاخیر ده ماهه پرداخت ارز و عدم توانایی تجار در تامین آتی کالاهای اساسی و خروج تجار اصلی از بازار و حرکت شتابان به سمت انحصار و کاهش رقابت و افزایش ریسک تجارت کالاهای اساسی سخنی نمی گوید.
وزیر جهاد کشاورزی از فضای آرامش بخش تامین کالاهای اساسی در جنگ 12 روزه گفت اما از حال و روز یک پای این معادله چند مجهولی سخنی به میان نیاورد؛ اینکه بازرگان با کاهش چند میلیارد دلاری ارز دولتی کالاهای اساسی و نهاده های دامی به عنوان ماده اولیه تولید پروتئین در کشور و صفهای متعدد و طولانی ارزی از نظر دستگاه و تخصیص ارز گرفته تا حتی فرایند ساده یک هفته ای تامین ارز از شرکت نیکو (که اکنون به دو ماه رسیده) چگونه بر پای خود ایستاده و یا باید بایستد؟
وی از خودکفایی در تأمین گوشت قرمز تا پایان دولت سخن گفت اما اعلام نکرد که احتمالا برای حصول این خودکفایی، بر روی کاهش 30 درصدی مصرف گوشت قرمز آن هم تنها در دو سال حساب ویژه ای باز شده است.
ایشان حتی از ۳ میلیون تن کسری گندم در سال جاری ناشی از خشکسالی نیز به عنوان تقاضای اضافه برای واردات گندم یاد می کند که بدین معنی است که اگر نیازی بر واردات است، ناشی از تقاضای اضافی است!
به نظر می رسد مشاوران رسانه ای وزیر جهاد کشاورزی از این نکته غافل هستند که در فضای سیال جریان رسانه ای امروز نه تنها نکته ای قابل کتمان کردن و پرده پوشی نیست که عدم اشاره به آن از سوی یک مدیر متولی، پیام بی توجهی وی، دولت و حتی یک نظام را به جامعه مخابره می کند.
زمانی فضای نقد به تخریب می انجامد که مدیران از پذیرش کاستی ها و بیان ناکارآمدی های احتمالی اجتناب کنند؛ سیاستی نادرست و متاسفانه رایج در فضای مدیریتی کشور که ضرر آن بارها کام ملت را تلخ نموده است؛ آنجا که فضای خود انتقادی و پذیرش اشتباه، جای خود را به اصرار بر آن و خدای ناکرده اظهارات کذب می دهد، به واقع راه برای جولان تخریب های کینه توزانه در رسانه های معاند هموار می شود.